قبض روح چیست و در آن چه اتفاقی می افتد؟
قبض روح همان چیزی است که ما از آن تعبیربه مرگ و جان دادن می کنیم. در قرآن با این لفظ نیامده و ما در قرآن اصلاً تعبیر قبض روح نداریم. البته در روایات داریم.
در قرآن یک تعبیر دقیق تری داریم به نام توفی که کلمه ی وفات نیز از همین گرفته شده است. توفی یا وفات یعنی تحویل گرفتن. اینکه ما به قبض روح می گوییم توفی و در قرآن نیز آمده است یعنی فرشته ی مرگ روح را تحویل گرفته و تعلق آن را از بدن قطع می کند.
روح موجود مجرد است و بدن مادی است. مانند آبی نیست که از کوزه بیرون بیاید بلکه تعلق و رابطه ی آن قطع می شود. گاهی اوقات ما به غلط به مرگ فوت می گوییم. فوت به معنای تمام شدن و از بین رفتن است. در واقع از بین نمی رود بلکه وفات می کند. وفات یعنی تحویل گرفته شد و از این عالم به یک عالم دیگری رفت.
حضرت عزراییل تنها نیست
در رابطه با قبض روح گفتنی است که مرگ یعنى انتقال از جهان جسمانى و عالم مادى به عالم برزخ (معاد استاد مطهرى ـ انتشارات صدار، ص 53 ـ 35).
اما اینکه در لحظه مرگ حضرت عزرائیل براى قبض روح حاضر مىشود، امر مسلمى نیست. بلکه ظاهر قرآنى خلاف آن است. زیرا در قرآن چند دسته آیات به مرگ اشاره دارد:
1 - مسئولیت آن با خداست. او جان مخلوقات را مى گیرد. قرآن در این باره مى فرماید:
الله یتوفى الانفس حین موتها (سوره زمر، آیه 42.)خداوند جان (مخلوقات را) به هنگام مرگ مى گیرد.
امام صادق (علیه السلام) می فر مایند: خداوند براى ملک الموت دستیاران و کمک کارانى از فرشتگان را قرار داده است که آنها جانها را از طرف ملک الموت مى گیرند، ملک الموت هم علاوه بر جان هایى که خود گرفته است جانهاى دیگرى که ملائکه گرفته اند را نیز مى گیرد و همه آنها را خداوند متعال از ملک الموت مى گیرد و به سوى خود مى برد.
2 - نسبت مرگ با ملک الموت است. قرآن در این باره مى فرماید:
قل یتوفاکم ملک الموت الذى و کل بکم (سوره سجده، آیه 10.)
(اى پیامبر به مردم) بگو: ملک الموت ماءمور (گرفتن جان شماست) و روح شما را مى گیرد، سپس به سوى پروردگارتان باز مى گردید.
3 - نسبت آن را به ملائکه داده است. در یک جا مى فرماید:
الذین تتوفاهم الملائکة طیبین (سوره نحل، آیه 32.)
(پرهیزکاران) کسانى هستند که فرشتگان جانشان را مى ستانند در حالى که طیب و پاکیزه اند از همه بدى ها و زشتى ها.
در جاى دیگر مى فرماید:
الذین تتو فاهم الملائکة ظالمى انفسهم (سوره نحل، آیه 28.)
(کافران) کسانى هستند که فرشتگان جانشان را مى گیرند در حالى که بر خویشتن ستم کرده اند.
چگونه مى شود که مرگ را گاهى به خدا و گاهى به ملک الموت و گاهى به ملائکه نسبت مى دهند؟
آیا همه آنها با کمک همدیگر جان مخلوقات را مى گیرند؟ یا هر کدام جان افراد مخصوصى را مى گیرند. در این باره نظریاتى وجود دارد از جمله:
1 - قبض روح افراد به حسب رتبه و مقام آنان است. جان افراد کافر و مشرک، جنایت کار و خیانت کاران، بى دین، و بدکاران را ملائکه مى گیرند و روح م?منان و زاهدان، علما و صالحان را ملک الموت و روح دوستان و مقربان الهى را خدا مى گیرد.
2 - از امام صادق علیه السلام درباره گرفتن جان افراد سئوال شد: با توجه به این که در یک زمان، بسیارى از مردم در اطراف جهان از دنیا مى روند که شمارش آنها را جز خدا نداند، اگر تنها ملک الموت قبض روح مى کند با آیات یاد شده چگونه ممکن است؟
فرمود: خداوند براى ملک الموت دستیاران و کمک کارانى از فرشتگان را قرار داده است که آنها جانها را از طرف ملک الموت مى گیرند، ملک الموت هم علاوه بر جان هایى که خود گرفته است جانهاى دیگرى که ملائکه گرفته اند را نیز مى گیرد و همه آنها را خداوند متعال از ملک الموت مى گیرد و به سوى خود مى برد. (من لایحضره الفقیه، شش جلدها، جلد 1، ص 190.)
آیات ذکر شده منافات با هم ندارند؛ زیرا ملک الموت و ملائکه همه فرمان برداران حق و مجریان دستورات او هستند.
این قضیه درست مانند وزیر کشور و استاندار و فرمانداران اوست. وزیر کشور استاندارى را به نمایندگى از جانب خود انتخاب مى کند و استاندار هم فرماندارانى را براى اجراى دستورات و انجام کارها و نیازها ماءموریت مى دهد و آنان را به نقاط مختلف مى فرستد.
3 - در اخبار آمده است: ملک الموت ما بین زمین و آسمان قرار دارد، اعوان و انصارش روح انسان ها را از جاى خودشان مى گیرند تا وقتى به گلوى آنان رسید. در این هنگام ملک الموت روح ها را مى گیرد و از بدن ها خارج مى کند و به سوى خدا مى برد. (کشف الاسرار، ج 7، ص 521.)
در این اخبار مى گوید: اول ملائکه جانها را مى گیرند و تا گلو مى رسانند بعد ملک الموت آنان را از بدن خارج مى کند که هر دو در گرفتن روح دخالت دارند.
4 - نقل شده است: براى ملک الموت حربه و سلاحى است که بزرگى آن، از مغرب تا مشرق مى باشد و او بر تمام جهان احاطه دارد و همه مردم را مى تواند در یک لحظه مشاهده کند. هیچ خانه اى نیست مگر آن که ملک الموت روزى پنج مرتبه با اهل آن دیدار مى کند
. (قالَ رَسُولُ الله (صلى الله علیه وآله وسلم) ما مِنْ بَیْت اِلاّ وَ مَلَکُ الْمَوْتِ یَقِفُ عَلى بابِه کُلَّ یَوْم خَمْسَ مَرّات (هیچ خانه اى نیست مگر این که فرشته مرگ بر در آن خانه در شبانه روز پنج بار مى آید)، بحار، ج 74، ص 188.)
وقتى دید انسانى مرگش نزدیک شده است، با آن سلاحى که در دست دارد بر سر او مى زند و مى گوید: (به هوش باش) الان لشکرهاى مرگ به دیدن تو مى آیند. (کشف الاسرار، ج 7، ص 522.)
در این حدیث مى گوید: اول ملک الموت با ضربه بر سر انسان مى زند و بعد ملائکه براى قبض روح او آماده مى شوند.
5 - عده اى گفته اند: آن کس قادر بر مرگ انسان است خداوند متعال مى باشد که شریک و یاورى ندارد. او قبض روح افراد را به ملک الموت واگذار کرده است به طورى که او قدرت ندارد روحى را جلوتر یا عقب تر قبض کند.
ملک الموت دستیاران و کمک کارانى دارد که آنها جانها را از جاى خود بیرون مى کشند تا به گلو رسد و ملک الموت آنها را از جسد بیرون مى آورد. (کشف الاسرار، ج 7، ص 522.)
ملحدی نزد امیر الم?منین علی (علیه السلام) می آید و می گوید: در قرآن تناقض وجود دارد چون در یک جا آمده خدا جان انسان را می گیرد در جای دیگر فرموده: ملک الموت این کار را انجام می دهد و در جای دیگر به گروهی از ملائکه نسبت داده است، حضرت در جواب می فرماید: «ملک الموت یاورانی دارد از ملائکه رحمت و ملائکه عذاب که کار آنها کار ملک الموت است و هر آنچه انجام می دهند منسوب به اوست و کار ملک الموت هم کار خداست چون خدا جانها را به دست هر کس که بخواهد می گیرد و کارهای دیگر را نیز مثل عطا و منع کردن، پاداش دادن و عذاب کردن، به دست هر کس که بخواهد انجام می دهد و همانا کار مأمورانش کار خود اوست همانطور که در قرآن فرموده: شما نمی خواهید مگر این که خدا بخواهد[ الانسان، 20؛ التکویر، 29.].»[ مجلسی، بحار الانوار، ج 6، حدیث 1، ص 140.]
امیر الم?منین (علیه السلام) در روایتی فرمودند: «... همین مقدار برای تو بس است که بدانی خداوند زنده می کند و می میراند و همانا او جانها را به دست هر کس که بخواهد می گیرد ، بوسیله ی ملائکه یا غیر ملائکه.[ همان، حدیث 6، ص 143.]»
پس مهم آن است که بدانیم خدا این کار را انجام می دهد و با واسطه هم انجام می دهد چه این واسطه ملک الموت باشد یا نباشد.
بله در روایت دیگری آمده است که: «آنگاه که پیامبر (صلی الله علیه وآله) در معراج بودند از ملک الموت س?ال می فرمایند: آیا تو جان همه ی کسانی که مرده اند و خواهند مرد، را می گیری؟ او گفت: بلی... تمام دنیا و آنچه خداوند برای من مسخر فرموده است، در نزد من مثل سکه ای است در دست مردی که آن را در دست خود هر طور بخواهد می گرداند و من در تمام خانه های دنیا روزی پنج بار سرکشی می کنم (که ببینم نمازشان را به موقع به جا می آوردند یا نه؟)» .[ همان،حدیث 2، ص 141.]
.: Weblog Themes By Pichak :.